گفتم میگیرم میخابم ولی نتونستم و پاشدم دوش گرفتم و درجا خاب رفتم،از خاب بیدار شدم،موهام چون حالتدارن اگه بعد از دوش گرفتن شونه نزنم یه حالت فر بزرگ بزرگ ب خودشون میگیرن و بعد دوش گرفتنِ دیشب شونه نزدمشون حتی وقتی بیدار شدم و حتی بعدترش،خشم میومد ازای حالتشون.
با بچا برنامه ریختیم خونه کیمیا جمع شیم،نه فروغ نه زارك موهامو بعد از کوتاهی ندیده بودن،گفته بودم زارك رو موهام حساسِ و بعد از خوندن پستی ك نوشته بودم موهارو کوتاه کردم دوست داشته خفهم کنه ولی امشب ك دیدتم کلی از موهام خشش اومده بود،اصن عشق میکرد(:
از اونام ك کسی دست بکشه تو موهام گیج میشم و خاب میرم،سرمو میذارم رو بالشت و زارك هم دست میکشه تو موهام و گاهی کلمو میگیره تو بغلش(':بعد نگام میکنه میپرسه چرا چشات سرخن!؟،جواب میدم خمارم!،شك میکنه ك شاید باز حالم روال نی و یچیم هست و خلاصه ایچیزا،خا خاهر من با خودت نمیگی مو باای حرکت درجا خاب میرم!؟بعد شك هم میکنی یچیم هست!؟جان خودم از گیجی بود و بس.
یادمه تولد کیمیا یه دوشب قبل از شب تولدش نخابیده بودم،بعد از بزن و بکوب و کیك و فوت و ایچیزا میشینم کنار فروغ و اونم همیجور دست میکشه تو موهام و درجا خاب میرم!(رگ خابمم بلد شدین(:)ك اگه صدای ترکیدن بادکنك توسط دنیا ب گوشم نمیخورد،ساعتها میخابیدم.
دستگاهی،رباتی،چیزی اختراع نکردن واسه دست کشیدن تو موهای کلهمان!؟
نازوو اگه هنوز میخونیم یه سوتی بوقی جیغی چیزی بزن فداهمتت(:
بوعهههههه چقد خابم میاد!
در دیاری ك در او نیست کسی یار کسی
کاش یارب ك نیفتد ب کسی کار کسی
شهریار
شو خش.
۱۴. یک ای کاش همیشگی!